♥♥♥پشی دهکده سکوت♥♥♥
(♥)(♥)مسافری از تبار پشی(♥)(♥)
برای مشاهده عکس روی دکمه شروع کلید نماید

گنبد بیگم

-  +  -   داستان تاریخی در مورد گنبد بیگم -  +  -

گبند بیگم در قياق ولسوالي جغتو ولایت غزنی موقعیت دارد 
در مورد تاريخچه گنبد بيگم در بين ساکنان منطقه چند روايت سينه به سينه انتقال يافته است:
روايت اول: نظر نوشته کتاب سایه روشن اثر حسین نائل به ظمیمه میریزدان بخش
سلطان محمود غزنوي زماني از اين محل مي گذشته از دختري که در لب جوي آب بوده، ورخت اب می کشید سلطان از وی آب طلب مي کند، دختر فرزند حاکم محل بوده بدون اعتنا جامی ابی بر دست داشته از اب گل الود پر می کند و به سلطان می دهید سلطان می گوید کمی اب پاک دهید دختر باز این کارش را تکرار می کند و بار سوم اب پاک به سلطان می دهد و سلطان علت این کارش می پرسد دختر میگوید چون شما خیلی خسته بودید اگر برای اول به شما اب صاف می دادم ممکین شما را مریض میکرد لدا اهما کردم تا کمی خستگی شما رفع گردد سلطان را سخن وی خوشش امد مقدار پول و زمینی را به او بخشید و وعده کرد که بعد از مرگ وی بروی قبر او گنبد اعمار کند امر سلطان عملی شد وقبر او بنام گنبد بیگم معروف شد
روايت ديگر: گرفته شده از صفحه مشارکت ملی
مي گويند در روزگاران قديم پهلوانان غرض انجام مسابقات ورزشي رايج در آن زمان، از اقصي نقاط کشور به سوي باميان رو مي آوردند. خط فاصل ميان قريه ده رمزي و پاينده خيل جرمتو يک تپه است که آنرا به نام کهنه ده ياد مي کنند و آثار قلعه قديمي و سنگ تهداب آن هنوز در محل باقيست. مردم مي گويند در اين قريه پهلواني زندگي مي کرد که به نام "ماکو" ياد مي گرديد. در آن زمان سال يک بار مسابقه پهلواني در ولايت باميان برگزار مي گرديد. در يکي از سالها پهلوان ماکو غرض اشتراک در مسابقه پهلواني عازم باميان مي گردد و در مسابقه برنده مي شود و از جانب حاکم وقت باميان کمربند چرمين به عنوان جايزه برايش داده مي شود و از اين بابت منطقه جرمتو به نام چرمتو يا صاحب چرم نامگذاري شده که به مرور زمان چرمتو، به جرمتو تبديل مي گردد. ماکو که با جايزه بر مي گردد مردم به استقبال پهلوان در قسمت پاياني دره به نام جوي آهن مي روند و صف مي کشند و يک فرد نرگاو را مي خواهند در مقدمش قرباني کنند. وقت رسيدن پهلوان مردم از ماکو مي خواهند که آن را ذبح کند، نرگاو از نزد جمعيت فرار مي کند، جمعيت نمي توانند نرگاو را بگيرند. در همين موقع ماکو از شتر پياده شده نرگاو را گرفته به تنهايي به زمين مي خواباند و مي کشد. بيگم دختر حاکم محلي، عاشق ناقرار ماکو مي شود، اما برادرانش با وصلت "بيگم" با ماکو، مخالفت مي کنند.
بالاخره ماکو توسط برادران بيگم کشته مي شود. مردمان محل معتقد اند که ماکو در همين منطقه که فعلاً گنبد بيگم موقعيت دارد به کمين برادران بيگم مواجه شده، برادران بيگم با انداختن تير قلب ماکو را نشانه مي گيرند و او را مي کشند. خواهر و برادر ماکو، با کشته شدن ماکو همه روزه از قريه خود در کهنه ده از مسير راه «آبه راکي» از پايان دره چرمتو الي خوش آبدال بالاي مزار ماکو مي آمدند و مخته سر مي دادند.
با کشته شدن ماکو در منطقه غوغا برپا مي شود. مردم غرض خونخواهي ماکو قيام مي کنند و سرانجام موفق به کشتن برادران بيگم و حاکم محلي پدر بيگم، مي شوند. مردم بيگم را به عنوان حاکم محل مي پذيرند. بيگم مدت سه سال زمام اختيار حکومت را به دست مي گيرد. در زمان زمامداري بيگم گنبدي بر بالاي قبر ماکو بنا به دستور بيگم ساخته مي شود که به نام گنبد بيگم معروف مي گردد.
بالاتر از گنبد، چمن و چراگاه بيگم که نزديک دره سراب است موقعيت دارد که تا اکنون به نام تاله بيگم شهرت دارد.گنبد بيگم اکنون در بين مزارع و در کنار سرک عمومي قرار گرفته است

 


یک شنبه 13 تير 1395برچسب:گنبد بیگم \" تاله بیگم \",

|

عید سعید فطر

سلام و عرض ادب دوستان عید فطر و بازگشت به فطرت رو به همه روزه داران و راه یافتگان درگاه الهی تبریک میگم امیدوارم منو از دعای خیرتون فراموشش نکنید
با بغض و اشک مینویسم:خدا حافظ ای بهترین ماه خدا.....



شنبه 12 تير 1395برچسب:عید \" تبریک \" عیدسعید فطر,

|

بازی های بیاد ماندنی

۱-    اَکلَی دُکلی:-

      یکی از بازیهای مورد علاقه ی اطفال اکلی دوکلی بوده که بشتر بین اطفال خوردسال معمول می باشد. قواعد آن طوریست که سه یا چهار نفر یکجا میشوند و پنجه های دست شان را روی زمین طوری قرارمی دهند که به آسانی ناخنهای آنها شمارش شود. بعد یکی از طرفین کلمات که در ذیل زکر میگردد، آنرا به زبان جاری نموده و ناخن اش را روی ناخن های دیگران می گذارد.

کلمه ی (بُرکش )روی هر ناخن که گفته شود همان ناخن قات می شود. هر کس که تمام ناخنهایش قات شود از بازی بیرون میشود و احساس خوشحالی نموده خودش را کامیاب میداند. این روال تا زمانی ادامه پیدا می کند که فقط یک ناخن روی زمین مانده باشد. بعد فقط همان ناخن و زمین را با گفتن کلمات زیر به شمارش می گیرد. اگر باز هم (بُرکش ) به زمین تمام شد، چشم صاحب ناخن را بسته و با مشت به پشت اش می زند. و از او می پرسد که چه کسی بود؟ اگر او جواب درست را ارایه کرد و شخص که او را زده است نامش را گرفت بازی تمام می شود.

اگر نتواند درست جواب دهد بازهم با مشت به پشت اش می کوبد تا اینکه تسلیم گردد. کلمات که در زمان شمارش به زبان می آورد اینگونه است:

اکلی، دُوکلی، چادو، چمبر،  بی دُو امبر، حلقه، زنجیر، کُومه کوتاه، دَنَی دُونَی، تَرکش و بُرکش.

ویا:

اتل لیتل، پوتل لیتل، مانی یکه، پنجی شکه، ارفتق، درباغ برو، گل بچو، حاجی بچو، آزاد برو، هفتاد میخ آهنی، دُل دُل ده پای آدمی، ای شادی اسپاره ده کجا ایشتی؟، هر جا که جو گندم بود، ترکش و بورکش.

ویا :-

اکو، بکو، دُمبله کُو، سَیل غره، پتیر ماله، اَرا نیشته، مُورغو تینکه، سُوختی پُورتی، مو یا موی، ترکش و بُورکش.

۲-    مُونده بُغذک

این بازی یکی از بازیهای جذاب و دلچسب میباشد. یکی از امتیازات در بازی این است که با دو نفر هم میتوان بازی کرد. قواعد اش قرار ذیل میباشد:

شخص اول ناخن های دست اش را با دست دیگرش طوری می گیرد که بتواند نوک ناخنهای او را ببیند و آنرا با مهارت خاص جا بجا می کند. طوریکه فرد دومی نتواند ناخن وسطی اش را تشخیص دهد. اگر شخص دومی نتوانست ناخن وسطی شخص اولی را پیدا کند نوبت به شخص دومی داده میشود که  نقش هر دو تبدیل و برعکس کار می کند.

اگر موفق شود که ناخن وسطی اش را پیدا کند در آن صورت ناخن اش را میگیرد و این سوال و جواب را شروع می کند.

– مونده بغذک مره کجا کدی؟

–  کشتم خوردوم

–  تلخ بود که شیرین؟

اگر شیرین گفت بازی تمام می شود. اگر تلخ گفت بازهم ادامه پیدا می کند.

– چند سیر نان پخته کنم؟

–  دو سیرنان

بعد با دست مثل نان پزها به صورت اش می زند. می پرسد.

–  چند سیر نمک طول کنم؟

–  سه سیر

فرد دومی پشت سر شخص اولی قرار میگیرد و از گوشهایش سه بار به طرف بالا کش می کند. باز می پرسد.

–  چند سیر نمک بساییم؟

–  چهار سیر

باز با آرنج به فرق سر نفر اولی می مالد و ادامه می دهند.

–  سر پیجی شی ره کجا کدی؟

–  سر تاق ایشتم

–  از طاق کجاشد؟

–  پیشی (پشک) برد

–  پیشی کجاشد؟

–  شاخ درخت بالا شد

– درخت کجاشد؟

–  درخت سوخت

–  خاکسترش کجا شد؟

–  بین آب رفت

–  آب کجا شد؟

–  آب به دریا رفت

–  دریا کجاشد؟

–  دریا غرق شد

با جمله ی اخیر بازی هم به پایان می رسد.

۳-    چمبک چیمقو

این اصطلاح درمالستان به(پنجاق) نیز اطلاق می شود که درمیان دختران عمومیت دارد و شکل بازی آن با پنجاق تفاوت ندارد. در این بازی تعدادی از دختران و یا پسران دور هم جمع میشوند و هر یک آن از پشت دست یکدیگر چیمقو (چندک) میگیرند و یکی از آنها که دستش در زیر همه دست ها قرار دارد میگوید:” اِی!”

نفر دیگر میگوید:” چیز کده؟”

–   زنبور خیده!

–   بال بله بالا بیا!

وقتی این کلمه را گفت دستش را بالاتر از همه دست ها قرار میدهد و بازی به همین قسم ادامه پیدا میکند.

۴-    خم کادو

خم کادو از بازیهای بسیار قدیمی است. قواعد این بازی طوری است که هرکس خاک نرمی را جمع میکند و به شکل خرمن گندم (شکل مخروطی) می دهند. بعد چند قطره آب بالای آن می پاشند و با دست روی آن می مالد و این جملات راتکرار می کنند.

خم کادو، بابا کادو، موی بورکو، آتیت آهو کُشتو رفته، آبی تو کالا ششتو رفته.

چون با مالیدن دست روی خاک خس وخاشاک پدیدار می گردد. می گویند که (موی بورکد). پدیدارشدن خس و خاشاک نشاندهنده پیروزی بوده اما اگر این اتفاق نه افتد یعنی (موی بورنکند) خاک جمع آوری شده (خم کادو) اش را خراب می کنند. صاحب همان خم کادو بازنده بحساب می رود.

۵-     تاولَی تاولَی( خرگوش)

این بازی را بزرگ سالان همراه اطفال انجام می دهند. هدف آن خنداندن اطفال می باشند. با انگشت شهادت اش درکف دست طفل می مالد و انگشتان اش را بترتیب قات میکنند و این جملات را تکرار می کنند. تَولی تَولی بنام تَولی، صد پیچه ده کام تَولی، تَولی اماد تَولی اماد، تَولی اینجی اماد زایید، اینجی باره خوره خشک کد، اینجی اماد پیله خوره سرخ کد، اینجی اماد دیروش گم کد، اینجی اماد چپلی خوره مونتی کد، اُهوی تَولی رفت  تَولی رفت، تَولی از سگون تازی نترسید، تولی از اسپون تازی نترسید، تولی از تیاغ سر تیزک چیپو نترسید، اُو مردم تولی رفت تولی رفت، قیرون یک دشکه گوشت تولی، قیرون یک چمچه خون تولی.

وقتی این جملات تمام شد ناخنان طفل را قات میکند و ناخن خودش را بطرف قول طفل در حرکت می آورد و طفل را قتقتک می دهند و بازی تمام می شود.

۶-    پیش کِت کِت

بازی دلچسب و پر طرفدار دربین اطفال می باشد. این بازی در بین دو نفر قابل اجراست. شخص اولی هر دو دست اش را روی چشم هایش می گیرد و شخص دومی با دو ناخن اش می زند. بقیه ناخن هایش راجمع گرفته فقط دوناخن اش را راست و به طرف شخص اول می گیرد. این روال تازمانی ادامه پیدامی کند که شخص اولی بتواند عین ناخنهای که شخص دوم به طرف اش میگیرد او نیز بطرف او بگیرد. در این صورت نقش بدل می  شود. بازی پایانی ندارد و به همین شکل ادامه دارد.

۷-    گیرو پیتو

گیرو پیتو در شَوشَی (شب نشینی) ها بشتر بازی میشود. کسانیکه در داخل اطاق می باشند به دو گروپ تقسیم میشوند. بعد با شمردن یک دو وسه بازی را آغاز می کنند. هر گروپ تلاش می کند که اعضای گروپ دیگر را به طرف گروپ خودشان بکشند. چون کف خانه به دو قسمت تقسیم می شود که نصف آن از یک گروپ و نصف دیگرش از گروپ مقابل می باشد. هرگاه بتوانند اعضای گروپ مقابل را از خط وسط به طرف خودشان بکشند آن فرد نیز هم گروه شان می شود. تا زمانی بازی ادامه پیدا میکند که همه اعضای یک گروپ به طرف دیگر کشانیده شوند.

۸-    جیژ

این بازی نیز درخانه اجرا می شود. کسانیکه در بازی شامل است به یک طرف خانه صف می کشند. بعد بازی اینگونه شروع می شود. شخص اولی با بازویش شخص دومی  و دومی سومی … بالاخره تا آخر همدیگر را می زنند. هرگاه کسی با بازویش شخص بعدی را نزند. می گویند که چیژ بند شده است.  تا زمانی که آزاد نشود آنرا می زنند.

۹-    کاکی پیرگ

شب نشینی ازجمله شب های خوشی است. در این شب هرکس هنر از خود نشان می دهند که مردم بخندد. کسانی هم کاکی پیرگ را اجرا می کنند. کسانی که بشتر کارهای کمیدی را انجام می دهند این کارهم به آنها تعلق می گیرد. اینکه از چی زمانی این مردم به این نمایشنامه ها دسترسی داشته تحقیق بیشتر میخواهد. بهر صورت دو سه نفر بدون آگاهی از دیگران بیرون میشوند و لباس های کهنه ی را می پوشند و نقاب که از پوست گوسفند ساخته می شود و چهره ی پیر مردی را نشان می دهد به روی شان می بندند. عصای هم در دست میگیرد و دستاری هم درسر می پیچند و وارد خانه می شوند. غزل می خوانند و می رقصند وکارهای مضحک و خنده آوری را انجام می دهند. اکثراً دو نفر این کار را انجام میدهند. یک شان دروازه را میگیرد و از خارج شدن افراد جلوگیری میکنند. اما نفر بعدی از یک طرف پیش تک تک افراد می نشیند و به بهانه های مختلف پول مطالبه می کنند. هرگاه از دادن پول انکارکنند با عصایش او را می زند تا  اندک پول به او بدهد. کاکی پیرک بیشتر نزد پدر، ماما و یکی از نزدیکان طفل نوزاد میروند و از طریق هنر خود مقدار پول را کمایی میکنند. اقارب نوزاد قبل از دادن پول، کاکی پیرک را به اداهای مضحک آور و گاهی به خنده و گریه و … وادار میکند که باعث خوشحالی همه مهمانان میگردد.

۱۰-   آجی پیرک

زنان نیز در چنین محافل که شب بخصوص را به آنها واگذار میگردد آجی پیرک درست میکنند که همانند کاکی پیرک  به تمثیل های مضحک آور، عواطف و احساسات زنانه گی را در میان زنان به نمایش میگذارند. این مسئله دید مرد هزاره را نسبت به زنان بعنوان عضو پیکر جامعه در سازندگی و بالنده گی خانواده ارزش قایل اند، می رساند و کدام قید شرط که منجر به پایمال حقوق آنها گردد وجود ندارد. در همین بازی بعضی اوقات زنان در چهره مردانه ظاهر میگردد یعنی یکی از زنان آجی پیرک و دیگری کاکی پیرک به تمثیل می پردازند. یکی از نکته های جالبی که در این جا وجود دارد هنر نمایی زنان در نقش مردان کاری است خلاقانه که چگونگی برخورد مردان را با همسران شان را به نمایش می آورند. آجی پیرک و کاکی پیرک آنچه را که در بین زن و شوهر باعث بروز مشکلات خانواده گی میگردد همراه با راه حل های آن با اداهای طنز آمیز به نمایش میگذارند. این مسئله از یکسو توانایی زنان را در هنر به اثبات میرساند و از سوی هم سهم آنان را دوشادوش مردان در همه ابعاد زندگی زیدخل میداند.

۱۱-   چیپو ( نقش چوپان)

نقش چوپان را بیشتر خانم های خانه در چنین محافل بازی میکنند. زنان هنرمند مالستان دستار کلان را در سر میپیچاند و عصایی را در دست میگیرد و تبرق نان اش را به گردن آویزان میکند و کمرش را با دستار دیگری می پیچاند، وقتی آماده گردید وارد خانه میشود، و آهنگ های دلنشین صحرایی (دوبیتی های فلکلوریک هزاره گی که از دل گوینده آن با احساسات درونی اش سروده میشود) را دکلمه میکند. بعد بالای بستره و یا جای بلند تر از دیگران همانند چوپان ها که بالای سنگ های بلند می نشیند و تک تک گوسفندانش را از پرده چشمانش میگذراند که طعمه گرگ نگردد. آنگاه با صدای چوپانی( آریو! آریو!) حاضرین در مجلس را مخاطب قرار میدهد و بازهم دوبیتی های عاشقانه ناب هزاه گی را میخواند. آنگاه از جایش بلند میشود و دختران را که با ایشان شوخی دارد، مثل که چوپان بزهای شوخ و سرکش اش را میزند او نیز با عصایش میزند و اداهای قهر آمیز چوپان را به نمایش میگذارد. بعد عصای خود را بالای شانه هایش قرار میدهد و هر دو دست اش به آن آویزان میکند و گوشه های خانه قدم میزند و دوبیتی های هزاره گی را دکلمه میکند.

۱۲-     اَیُّو

در این بازی دو نفر و یا دو گروپ وارد میدان میشوند. بعد با دستمال یکی از پای شان را طوری می بندند که فقط با یک پا حرکت کنند. بعد به طرف همدیگر میدوند و با بازوی شان همدیگر را میزنند و میگویند اَیُّو. بعد پس میروند و دوباره این کار را انجام میدهند. هرکس که به هر دلیلی روی زمین افتید بازنده ی بازی می باشد. از سوی هم افراد هر گروپ که زود تر به زمین افتاد بازنده میدان خواهد بود.

۱۳-     کچه رَورَو

بازی مشکل اما دلچسپ است. این بازی نیز بیشتر در شَوشِی ها ( جشن برای تولد نوزاد) بازی میگردد. ابتدا به دو گروپ چهار پنج نفری تقسیم میشوند. یک گروپ پنج و گروپ بعدی گنج را می گیرند. پنج بدین مفهوم که پنج نمره دارد و گنج مهره را که در زیر کاسه و یا کوله که تعداد شان به پنج و شش دانه میرسد میگذارد. بازی همین گونه آغازمی شود. گروهی که پنج را گرفته به این معنی است که نوبت را دربدل پنج نمره به گروه بعدی واگذار کرده است. اما گروه بعدی که نوبت دار است یک دانه یا مهره را میگیرد و در زیر یکی از پنج کلاه بطور پنهان می گذارد. این کار را طوری انجام می دهند که گروه بعدی نتوانند تشخیص کنند که مهره زیر کدام کلاه گذاشته اند. گروه که پنج را گرفته است باید با یک انتخاب چهارمغز یا مهره را پیدا کنند. اگر نتوانند پیدا کنند یک شماره به نفع گروهی است که گنج را گرفته بودند. تا زمانی که گروه پنج آنرا پیدا نتواند گروه گنج نمره میگرد. اگر پیدا توانست در آن صورت نوبت به گروه پنج میرسد که مهره را در زیر کلاه پنهان کند و نمره اخذ نماید تا اینکه عدد تعیین شده را پوره کنند بازی نیز به پایان میرسد.

۱۴-      سه سه غولکوی

سه سه غولکوی توسط سه دانه شیغی اجرا میگردد. در این بازی تعداد افراد مشخص نیست چون بصورت فردی شرکت میکنند. در این بازی دختر و پسر میتوانند شامل شوند. ابتدا باید سه دانه شیغی را آماده نمایند و بعد عدد را برای پوره کردن آن مشخص میکنند. بعداً طور نوبتی به انداختن شیغی میکنند. هر فرد مکلف اند در اول بازی باید هر سه شیغی را یکرنگ بنشانند، نشستن شیغی بصورت یک شکلی کمی نادر به نذر میرسد. (شیغی چهار رو دارد که یکطرف آنرا خر، دیگرش را اسب، چیک و پوک میگویند.) وقتی همه شیغی ها بصورت پوگ و یا چیگ در آمدند، آنگاه حساب کردن را شروع میکنند. در اینصورت سه نمره میگیرد. و دوباره شیغی ها را بالا می اندازه اگر بازهم هر سه شیغی هم شکل نشستند باز هم سه نمره دیگر حساب میکنند و اگر با شکل های مختلف نشستن در قدم اول با اسب چیگ را میزند و با خر پوگ را میزنند. در اینصورت باز هم سه نمره میگیرد. زدن شیغی توسط دو انگشت شصت و یکی از انگشتان دیگر در روی زمین صورت میگیرد. اگر شیغی زدن اش به خطا رفت نوبت به شخص بعدی واگذار میگردد. اگر شیغی مورد نظر را خواست بزند ولی به او نخورد اشتباهاً به دیگرش اصابت کرد در اینصورت همه نمره اش از بین میرود مجبور میشود که از اول و یا از سه نمره شروع کند. وقتی یک از اشخاص عدد تعیین شده را پوره میکند نظر به قرارداد، یکبار یا دوبار و یا سه بار دیگر در اخیر بازی باید بازهم شیغی ها را بی اندازد تا هم شکل شوند. آنگاه بازی خاتمه می یابد. شخص اول که عدد معیین را پوره میکند، در آنصورت به پشت اشخاص بازنده با مشت میزند و شیغی ها را در زمین می اندازد. اگر سه دانه شیغی به شکل های، دو تای آن پوک و یک آن چیگ بر آمد، تا وقتی به پشت اش میزند که شخص بازند شیغی ها را باندازد و به همان شکل درآید و از شر زدن اش خلاص میگردد.

۱۵-     پادشاه دوزک

بازی پادشاه دوزک بدو گونه صورت میگیرد و قواعد آن تفاوت چندان ندارد. نوع اول آن با شیغی( بجول، همان استخوان که در قسمت زانوی عقب پای گوسفند میباشد) بازی میگردد، که شیغی چهار رو دارد: اسب( پادشاه)، خر( وزیر) ، پوک( عسکر) و چیگ ( دزد) میباشد. در این بازی تعداد کثیری از افراد میتوانند شرکت کنند بعداً بصورت نوبتی از یک طرف انداختن شیغی به زمین آغاز میگردد. هر کدام که اسب نشاند پادشاه میگردد، خر نشاد وزیر، و پوک نشاند عسکر و چیگ نشاند دزد میگردد. انداختن شیغی تا زمانی ادامه میدهند که نوبت به آخرین نفر برسد و در ختم بازی هر کسیکه پادشاه شده بود دستور شلاق را بالای دزد صادر میکند و عسکر آنرا به اجرا میگذارد و به هر اندازه که پادشاه بخواهد میتواند بزند. البته زدن به مفهوم واقعی آن اجرا نمی گردد فقط تنبه و نمایشی از واقعیت میباشد.

نوع دوم آن بازی با قطه( پاستور) میباشد. طوریکه همه افراد دور هم جمع میگردند. یکی از آنها قطه را تقسیم میکنند. بعد نفر اولی یکدانه قطه خود را به میدان می اندازد. شخص دوم یک پر خود را میبیند. اگر از همان قوم بود بالایش میگذارد اگر نبود جدا از پر های دیگرش نگهمیدارد. همه افراد به همین شیوه پیش می روند و تلاش میکنند که پرهای شان را از دست شان به میدان بگذارند. کسیکه هر چی زود تر پرهایش تمام شد پادشاه و بترتیب وزیر و عسکر میگردند و از سوی هم هر کسی که آخرین نفر باقی ماند دزد و بقیه نیز عکسر میگردند. در این بازی شخص که پادشاه میگردد در  سطح بلند تر از دیگران جایگاه را برایش ترتیب میدهند و وزیر در کنارش می نشیند و عسکر بطور آماده باش شمشیر را بدست میگیرد و منتظر امر پادشاه میباشد. پادشاه دستار بلند را در سر می پیچاند و چپن شال برگ را به تن میکند و با غرور شاهانه از جایش بلند میشود و اداهای شاه عادل و با وقار را تمثیل میکند و از عدالت اش در مقابل دزدان بی رحم که منجر به غارت و چپاول مال و اموال مردم میگردد پرده بر میدارد و از تطبیق قوانین بطور یکسان در جامعه و مردم اش با سخنان زیبا و متین گوش زد میکند. بعد از ختم سخنانش به وزیر اش دستور شلاق بر دزد را صادر میکند و وزیر امر شلاق زدن دزد را به عسکر واگذار میکند. عسکر دزدان را در محضر عام شلاق میزند تا اندرز باشد برای سایر مردم.

 

۱۶-     قطه بازی

قطه بازی در مالستان رواج چشمگیر دارد. این بازی نیز همانند اکثر بازی کدام شرط خاص را در میان ندارد فقط با گذشتاندن اوقات خوش مصروف بازی میگردند. در قطه بازی از همان پر های؛ قره، پشه، خشت و لال استفاده میگردد.

۱۷-     کورمشت

کور مشت با دو نفر بازی می شود که اطفال بشتر به آن می پردازند. شخص اولی چند مهره را در دست اش می گیرد و از شخص دومی می پرسد. که طاق است یا که جفت اگر بتواند درست حدس بزند تمام مهره ها از او است. اگر نتواند درست بگوید باید به همان تعداد مهره بپردازد.

۱۸-      مچ اندازی

این بازی هم در داخل و هم در بیرون خانه قابل اجراست. طوریکه دو نفر با هم مچ می گیرند. هر کدام تلاش می کند مچ طرف مقابل را بزمین بخواباند. اما این کار مشکل است تنها کسی موفق خواهد شد که از قدرت و توانایی عالی برخوردار باشد. اکثراً به خاطر سر گرمی مچ میگیرند. اما گاهی شرط بندی را نیز به همراه دارد.

۱۹-      کی زد

بازی کی زد نیز بیشتر در شوشی ها هنگامیکه تعداد زیاد از پسرها گرد هم می آیند صورت میگیرد. این بازی بیشتر با کسانی بازی میگردد که آگاهی از قوانین بازی نداشته باشد. طوریکه سه نفر در یک طرف و سه نفر دیگر در طرف مقابل می نشینند و بصورت نوبتی گروپ اول سر های گروپ دوم را در پیش خود طوری میگیرند که دیده یا شنیده نتوانند. بعداً گروپ اول به پشت آنها با مشت میزند، بعد سر آنها را رها میکنند. اگر گروپ دوم شخص را که آنها را زده است پیدا کند نوبت به گروپ دوم میرسد که گروپ اول را بزنند. جالب ترین نکته در اینجا میباشد که یکی از گروپ ها با گروپ مقابل بستگی مخفیانه می بندند. طوریکه نفر وسطی گروپ از وسط هر دو نفر هم گروپی خود بر میخیزد و با هردو دست خود هم گروپی خودش را میزند. وقتی سر آنها را رها کرد آن دو نفر بی خبر از آن فکر میکنند که گروپ جانب مقابل آنها را زده اند، هر  قدر قسم بخورند که شما زده اید میگویند ما نزده ایم یعنی پیدا نمی توانند.  این بازی تا وقتی ادامه پیدا میکنند که هم گروپی هایش از آن اطلاع حاصل کنند.

۲۰-      خرپُوشتَک

خرپوشتک نیز یکی از بازی های بومی مردم مالستان میباشد که از زمانه های بسیار دور رواج داشته و تا به امروز رسیده است. این بازی بیشتر در شوشی ها انجام میگیرد. طوریکه تعداد از افراد بصورت دو گروپ مساوی تقسیم میگردند و اینکه کدام یک در قدم اول سوار شوند باید از مرحله پای گذاشتن بگذرند. در پای گذاشتن باید شخص کلان از هر دو تیم شروع کنند که این دو نفر به فاصله تقریبا یک و نیم متر از همدیگر فاصله میگیرند و پایش را پیش پای دیگرش میگذاد و میشمارد:

–   از مه یک

–   از مه هم یک

–   از مه دو

–   ازمه هم دو

تا اینکه به چهار یا بیشتر از آن برسد و هر یک از پاهای شان بالای دیگری سوار شد یعنی از بالای پای جانب مقابل رد شد او حق سوار شدن نوبت را دارد. بعد تیم بازنده مجبور اند که پشت سر هم طوری قرار گیرند که تیم دوم بتوانند با جمپ زدن بالای آنها سوار شوند. وقتی همه افراد یک تیم بالای تیم دیگر سوار شد یکی از آنها با یک نفس فرضاً تا عدد چهل می شمارد. اگر نفسش قطع شد امتیاز سوار شدن را از دست میدهد. اگر توانست بشمارد بعداً میگوید:

–   چپ یا راست؟

–   نصف تان چپ نصف تان راست

بعد نصف آنها با پای چپ و نصف دیگر آنها با پای های راست شان تا نقط اولی که ایستاد بودند می روند. اگر در همین هنگام نتواند راه برود یعنی پای دیگرش به زمین بخورد ویا در هنگام پایین شدن از پشت تیم اولی پایش به زمین بخورد نیز بازنده میباشد و مجبورند که تیم دوم بر آنها سوار شوند.

۲۱-      آسیاب بازی

آسیاب بازی نیز در شوشی ها معول میباشد. در شوشی ها صاحب خانه گندم بریان را برای مهمانان آماده میکنند. وقتی گندم بریان تقسیم شد تعدادی از افراد دور هم طوری قرار میگیرند که شکل دایروی را بخود بگیرد و پاهای شانرا دراز میکنند که مرکز دایره را تشکیل میدهد. بعداً یک نفر پاهایش را در مرکز دایره قرار میدهد و دیگران توسط دستان شان آن شخص را میچرخاند و نفر دیگر در بالا گندم را در میان کلاه می ریزاند و کم کم توسط کلاه در دهن شخصی که میچرخد می ریزاند. و بازی به همین شکل ادامه پیدا میکند.

۲۲-      کشتی بازی

کشتی بازی یا پهلوانی در میان مردم مالستان از رونق خوبی برخوردار میباشد. کشتی گیری هم در خانه و هم در بیرون از خانه انجام میگیرد. در کشتی بازی همه تلاش میکنند که شخص مقابل را به زمین بزند و شخصی که در میان هم سن شان همه را به زمین بزند نام او را پالو (پهلوان) می گذارند.

۲۳-      دیغونک

دیغونک نیز در شب های خوشی بازی میگردد. طوریکه دو شخص تنو مند دو نفر دیگر را در پشت اش بسته میکنند و آنگاه همانند دهقانان برای آبیاری کردن زمین خود به جنگ و دعوا بر میخیزند. دیغو یا دهقانان با بیل دست داشته خویش به پشت یکدیگر میزنند و بیل ها به پشت شخص که در پشت دیغو بسته است میخورد در همین هنگام غوغا هیاهوی زیادی بر پا میگردد و خنده های بلند بلند را سر میدهند. در این بازی کسانی که از قانون آن با خبر نیست به پشت دیغو بسته میشود که با رضایت خودش میباشد. این بازی تا وقتی ادامه می یابد که دو شخص بسته شده از غرور خود پشیمان شود. در این بازی بیشتر کم حوصله گی دهقانان که منجر به زد و خورد میان شان میگردد همراه با حرکات و سخن های مضحک آور به رخ شان میکشند که خنده های زهر آگین را برای دهقانان همراه است. هنرمندان سعی می ورزند تا خلاها و نواقص که دهقانان بدان مبتلا اند با طرحهای منطقی آن به گوش دهقانان برسانند. هنر نمایی های این هنرمندان که در ابعاد مختلف به رفتار و برداشت های اجتماعی می پردازند از اهمیت خاص بر خوردار میباشد. بازی دیغونک که تو ام با طنز های سازنده همراه است زمانه های دور و دراز را در نوردیده و با چهره خندان با قوت خود باقی است.

۲۴-      چوچه ملنگ گوش استا پتیر گوش

چوچه ملنگ گوش در میان پسر ها معمول است که در شوشی ها و یا کدام مراسم خوشی دیگری بازی میگردد. این بازی فقط در میان دو نفر قابل اجرا میباشد. این دو نفر طوری باهم قرار میگیرند که پاهای هردو در زیر کونی یکدیگر قرار گیرد و و از زانو های یکدیگر تکیه میکنند و به نوبت یکی پایین میشود و دیگری بالا، شخصی که در اول بالا میشود میگوید:” چوچه ملنگ گوش.” وقتی نفر دوم بالا میشود میگوید:” استا پتیر گوش.” به همین قسم بازی را ادامه میدهند.

۲۵-      تاوَر تیشَه

این بازی نیز در میان پسر ها قابل اجرا میباشد. در این بازی دو نفر پشت در پشت قرار میگیرند و آرنج خود را با همدیگر گره میزنند و بترتیب یکی به پشت دیگر بالا میشوند و یکی شان میگوید تاور و دیگرش میگوید تیشه.

۲۶-      کشتی امریکای

کشتی امریکای نیز در میان پسران معمول میباشد. در این بازی نیز دو نفر هم سن و هم وزن پهلوی هم خلاف جهت همدیگر میخوابند و دستان شانرا از قسمت آرنج شان گره میزنند. بعد هر دو شخص پاهای راست شانرا بالا می آورند. وقتی به همدیگر رسیدند هر دو تلاش میکنند که نفر مقابل را به سمت پاهای خود با سر آن بزند. هر کدام شان که قدرت و توانایی بیشتر داشت و از تکنیک های لازم برخوردار بود میتواند این عمل را انجام دهد و شخص برنده هم همان شخص خواهد بود.

۲۷-      قصابی

قصابی نیز در شب های شَوشَی ویا شب های دیگری خوشی صورت میگیرد. در این بازی خورد وکلان میتوانند شرکت کنند. وقتی تعداد افراد بشکل حلقوی نشستند، یک شخص که قصاب میباشد میگوید:” خوب برادرا! مه گاو خوده کشتم اینالی کی ده گوشت شی شریک موشه؟”

هر کسی که علاقمند در بازی را داشت شرکت میکنند. بیشتر اوقات خود قصاب شاخ گاو را میگیرد. دیگران به همین قسم یکی دم، خایه، گوش و غیره قسمت های گاو را میگیرند. بعد قصاب میگوید:” یک نفر ده تای شاخ مه زد دل مه غرق، غرق شد!”

 این جملات را باید همه تکرار نمایند، اگر تکرار نکرد او را میزنند ویا از بازی اخراج میکنند. بعد به ترتیب شروع میکنند:” یک نفر ده تای دم مه زد دل مه غرق، غرق شد!”  گفتن این جملات همه را به خنده وا میدارد. به همین شکل نفر دیگر میگوید:” یک نفر ده تایی خایه مه زد، دل مه غرق، غرق شد!”

به همین ترتیب همه شرکت کننده گان در قصابی مجبور اند که جملات را تکرار کنند.

۲۸-      بیری بیری ( عروس بازی)

بازی بیری در میان دختران مروج میباشد. در این بازی دختران تمام رسوم های که در محفل عروسی مروج میباشد مد نظر میگیرند. ابتدا هر دختر یک چوب خورد را آماده میکنند و قسمت سر آنرا مقدار تار سیاه می پیچاند و قسمت چشم، بینی و دهن اش را با تار می دوزند. لباس خورد را برایش می دوزند و آنرا به تن اش میبوشانند بعد مقدار تکه های دیگر را بعنوان لباسهای اضافی عروس مد نظر میگیرند. وقتی اسباب اش ترتیب و منظم گردید در یک گوشه خانه ویا بیرون از خانه جای مشخص را بشکل خانه درست میکنند و بعد تمام مراسم که در هنگام عروسی مروج میباشد با همدیگر شروع به بازی میکنند. این بازی بصورت عاطفی در میان دختران که بیشتر با آن سرو کار دارند بازی میگردد در این بازی شکل داماد را نیز درست میکنند و در پهلوی عروس می نشانند و بدور آن بوفی میزنند.

۲۹-      کور آجه

بازی کور آجه بیشتر در میان دختران مروج میباشد. وقتی دختران در کنار هم جمع می شوند یکی را از میان خود چشمان اش را میبندد و دیگران از چهار طرف صدا میزنند؛ کور آجه، کورآجه! و کور آجه با چشمان بسته بطرف آنها میدود اگر دستش به یکی از آنها اصابت کرد باید همان نفر چشمانش بسته شود. به همین قسم نوبت به نفر بعدی میرسد.

۳۰-      پوف فی

150918589_11302420_48323893

بازی پوفی نیز در میان دختران مروج میباشد. این بازی بیشتر در شَوشَی و یا در مراسم های خوشی دیگر اجرا میگردد. دختران به نوبت از جای خود بلند میشوند و با لبان خود صدای مثل ساز را به صدا در می آورند. و با دستان خود از گوشه لاته خود میگیرند و همانند رقص به بازی میپردازند. در زمانه های قدیم هنگامیکه عروس را می آوردند، برای پذیرای او دختران پوف فی میزدند و تا هنگام پایین شدن از اسب عروس را همراهی میکردند.

31- شمشیر :

این بازی که اکثرا در فصل زمستان اجرا میشود  طوری است که  تعداد از جوانان  و نو جوانان  به دو گروپ تقسیم میشوند هریک ازگروپ ها  دارای سرمیر یاهمان قوماندان است که درمیدان های کوچک  و  خط کشیده شده  مقابل هم صف ارائی می کنند  و به جنگ می پردازند  شاید هم این بازی برگرفته شده از جنگ های قدیمی  باشد  ، هریک از سرمیران به نوبت از سرمیر مقابل نفر به میدان طلب میکند سرباز کی  به میدان می اید نهایت تلاش و سعی میکند که از زمین دشمن اب بخورد و به میدان خودش برگردد ( اب خوردن همطوری است که  در نیزدیکی صف افراد دشمن   دست خود را به زمین بکشد)  با امدن حریف به میدان تمام افراد بروی او حمله می کنند و نمی مانند که  او از میدان شان اب بخورد این را ننگ برزگ برای خود شان می دانند تلاش می کنند او به بگیرد و در میدان خود نهگدارد تا از طرف سرمیرش صدا شود که او مرده است و به زمین خودش بگردد . اگر شخصی که به میدان امده موفق شد بازدن دست به یکی از افراد حریف دوباره  به زمین خودشان یا از نصف میدان عبور کنند او زنده است و نفری که دست به او خورده است می میرد در غیر ان صورت خود ش مرده و باید نفر دومی به خونخواهی به میدان بشتابد این کار ادامه می یابد تا تمام افراد یکی از سرمیر ها کشته شود و خودش به میدان بیاید اگر او نیز کشته شود یک گله را باخته است

32- چیقو

این بازی اکثرا در میان نوجوانان و اطفال شهرت دارد اسباب این بازی پنج تا شیغی است تعداد از بچه ها گیرد هم جمع می شوند با تعین شرط یا جزای بازنده این بازی را شرع می کنند  این بازی دارای چنین مراحل است  مرحله ای یک چیکی ، دوچیکی ، سه چیکی ، چهار چیکی ، خیگینه بزای ، دروازه ، کون واز واز ، پایه ،  شاخ بوز ،مصطفی ... هر کسی که این مراحل را از همه پیشتر اجرا کرد برینده بازی است و جزای بازنده هم از قبل تعین شده است مثلا تبر ، مارطول ، لیسک ، چکش و چمبکش ...

بازی طوری است که هرپنچ دانه شیغی را بالاپرتاب و به پشت دستت  باید نگهداری هر تعداد که بروی پشت دست استاد دوباره به هوا انداخته و دوباره قاب شان کنی اگر یکی از انها به زمین افتاد یاهم هیچ یک به پشت دست تکیه نکرد نوبتت  می سوزد و نوبت به نفر بعدی می رسد  وقتی شیغی ها را قاب کردی یکی از شیغی ها را بعنوان سقه انتخاب می کنی متباقی انرا در گوشه میمانی سقه را دوباره به هوا انداخته در مرحله یک چیکی باید یکی از شیغی که قبلا از پشت دستت به زمین افتاده یکی یکی را برداشته همزمان سقه خود زا نیز قاب کنی   وگر نه باز می سوزی   و در مراحل دوچیکی دوتا شیغی را از مین برداری ، سه چیکی سه تا ، چهار چیکی چهار تا  و مرحله خایگینه بزای طوری است که اول تمام شیغی ها به هوا پرتاب و تلاشی می کنی هرچه بشتر انرا بروی دستت نگهدای تا کار بعدی برایت اسان شود هرتعدای که نگهداشتی دوباره بالا انداخته  در کف دست میگردی حال یکی را سقه انتخاب به  هوا انداخته متباقی را به زمین میگذاری دوباره همین قسیم یکی یکی جمع می کنی ، مرحله دروازه  طوری است که انگشت شصت و اشاره خود را به زمین طوری تکیه میدهی که دروازه تشکل شود بعد با دست دیگرت شیغی ها به مقابل دروازه می اندازی ویکی از بین انها را سقه انتخاب میکنی حال نوبت حریف است یایکی از شیغی ها را به عنوان سک انتخاب کنند سک شیغی انتخاب میشود که با کوچکترین لغز شیغی ها به ان بخورد تا ترا بسوزاند 

33- بیری

این بازی طوری است که تعداد از بچه ها و دختران گیرد هم جمع میشوند دست های خود را مشت کرده واز انگشت شصت یکی دیگر میگیرند و چندین مشت به این قسم قطار میشود حال یکی از بازیگران با اشاره به پائین ترین و یا بالاترین مشت می پرسد این چیست به نوبت جواب می دهند این بکس بیری ، اشاره به دیگری این چیست ، این افتابه بیری است تا بالاخره به به اسب بیری و خود بیری و داماد میرسند

34- چلدی

این باز اکثرا میان پسران شهرت دارد  اطفال خورد سال بروی زمین خطی بیضوی شکل را میکشند ومیان انرا به شکل خانه های مستطیل شکل جدا می کنند هریک از خانه بنام های مشخص خودش است که از جمله دوزخ (جهنم) کوچک وتنگ ترین انها بوده و به مشکل از ان عبور می شود

شیوه بازی طوری است یک سنگ کوچک و نازیکی را سقه انتخاب نموده و از بیرون خط طبق نوبت میان هریک از خانه می اندازند و دوباره انرا توسط یک پایش رفته بیرون میکشند در صورتیکه اگر سقه و یا پای بازیکن به بروی خط قرار گیرد بازیکن می سوزد

 

گرفته شده از پایگاه اطلاع رسانی مالستان

 




خالق غزنوی ✿◉●●•◦بیوگرافی ◦•●●◉✿
اسم : خالق
تخلص : غزنوی
تخلص قبلی : مهران
اهلیت : پشی دهکده سکوت
جنسیت : مرد
وظیفه : نظامی پوش
هدف زنده گی : نامعلوم
فریاد :
سکوت
ارزو :مرگ
کوله بار :غم
حس : غریبی و تنهائی
عیب : گوشه گیر
دوست همیشگی : تفنگچه دستی



بیوگرافی مختصر
متولد سال 1368 در قریه علیاد ولسوالی مالستان ولایت غزنی مباشم اولین الف با تعلیم وتربیه را در مساجد قریه و فراتر ان در مدارس دینی فراگرفتم و بلاخره پایم به سوی لیسه عالی مرادینه گشــوده شد و در سال 1387 دوره ای تعلیمـی را با موفقیت سپری و راهی دانشــــــگاه شدم در پایان همین سال به پوهنتــــــون دفاع ملی کشور شامل و بعد از چــــهار سال تحصــــیل از دیپار تمینت کامپیوتر فارغ و در صفوف رزمی پوشان کشــــور پیوستم در جریان سال های تعلیمی درست در سال 1384 همرای خانم سلطانی ازدواج و هم اکنون دارای چـــهار فرزند (دوپسر و دو ختر ) ثمره ازدواج مان میباشد و همین قسم در جریان اولین سالهای که قدم بسوی مکتب لیسه گذاشته بودم مزه تلخی مهاجرت را نیز چشیدم سرانجام مــوفق شــدم دوباره تعلیم و تحصیل ام را ادامه دهم

زنده گی نامه مکمل در پنجره زیر موجود








nazanin_delha@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

خالق

آذر 1402
مرداد 1402
آبان 1401
مرداد 1401
تير 1401
اسفند 1400
آذر 1400
مرداد 1400
تير 1400
ارديبهشت 1400
اسفند 1399
دی 1399
مهر 1399
خرداد 1399
آبان 1397
ارديبهشت 1397
آذر 1396
مرداد 1396
تير 1396
ارديبهشت 1396
اسفند 1395
دی 1395
مهر 1395
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
دی 1394
آذر 1394
مرداد 1394
تير 1394
اسفند 1393
تير 1392

دانشگاه کابل
نقاب غرور
نتایج کانکور سال ۱۴۰۱
معضل کوچی‌ها در مالستان
سر انجام مولوی مهدی
قتل شفیع دیوانه
جنگ ارزگان و مالستان
حاکمان افغانستان
جنگ بلخاب
شجره نامه پشی
سقوط مالستان
نتایج کانکور ۱۳۹۷-۱۳۹۸ مکاتب پشی
شهادت مبارگ
نتایج کانکور 1396-1397
پیام تبریک نیمه شعبان
مردم پشی در سوگ تو
جریان تقدیر از نخبه گان کانکور 1395-1396
مقاومت مردم پشی در مقابل لشکری عبدالرحمن :
تشیع جنازه شهدا میرزااولنگ
تصاویر نوسینده
نسل کشی در سایه اشرف غنی
اولین سالیاد فاجعه دوم اسد
اشتراگ کننده کانکور 1395-1396
معرفی محصلین برتر کانکور سال 1396 از میان مردم قهرمان پشی
خوشا انان که جانان می شناسند
احزاب و جنگ های داخلی در پشی
حزب وحدت اسلامی افغانستان
۹ حزب مشهور افغانستان؛ جریان‌هایی که بیش‌تر در زمان جهاد علیه شوروی شکل گرفته اند
نتایج امتحانات کانکور سال 1395-1396
برگهـــای از جلد دوم کتاب: (جنگـــهــای کابل سال ۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی ) جنگ افشار
فاجعه افشار
بهار 1396 new year
یاد یار مهربان
چله چیست ؟؟؟
شهادت
افسانه
ماهی پیروزی خون بر شمشیر
ضرب المثل های هزاره گی
لحجه هزاره گی
قبائل هزاره ها
ابی میرزا
28 اسد روز ازادی واستقلا ملی چگونه رقم خورد ؟؟؟؟
گنبد بیگم
شهید قلب تاریخ
عید سعید فطر
معرفی چهره های سیاسی نظامی مردم پشی
بازی های بیاد ماندنی
گرگ های کشمیر
خاطرات از اسیران شیرداغ و ارزگان
برخورد امیرعبدالرحمن بامردم پشی


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختری از دیار پشی و آدرس pashizeba.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





عشق بی سمر
پاور لینک
دلنوشته های من (خالق غزنوی)
غزنوی
رهگذر تنها
جاغوری یک
دایبرکه پشی مالستان
پایگاه اطلاع رسانی پشی
پشی قابجوی
شیرداغ
سرزمین شیرداغ
مسافر شب
تاریخ هزاره ها
وب سایت مردم مالستان
اموزش کمپیوتر مجازی
هزاره ها قتل عام و مهاجرت
افشار برگ از تاریخ ماست
قتل عام در افشار
ردپای عشق در جاده های پائیز
عاشقانه های من
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی


Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خاطرات
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خاطرات یک رهگذر
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
راز پنهان عشق
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
شاپرک مجاهر
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
شادخت هزاره
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دختر هزاره
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
پسران ودختران هزارگی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
هزاره پیوند
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دانستنی ها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
کد اهنگ برای وبلاگ
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
وب سایت مردم مالستان
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خبرگذاری بخدی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
کلبه دلتنگی هایم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دل تنگی هایم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
یک قطره باران تنها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
عاشقانه هی فرانسوی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
مالستان
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
علیاد خاطرات پایدار
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
باران غم در ساحل نگاهم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
نقاب غبار الود خاطره ها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
سکوت ساحل
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
حواله یوان به چین
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خرید از علی اکسپرس
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دزدگیر دوچرخه
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


















































































.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->